جدول جو
جدول جو

معنی خواه مخواه - جستجوی لغت در جدول جو

خواه مخواه
(خوا / خا مَ خوا / خا)
راضی و ناراضی، البته. یقیناً. بلاشک، بهر جهت. (ناظم الاطباء) ، خواه ناخواه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خواه ناخواه
تصویر خواه ناخواه
آنچه یا آنکه وجود آن ضروری یا چاره ناپذیر است، موقعیتی که خروج از آن میسر نیست یا تنها یک راه در پیش رو وجود دارد، لامحاله، به ناچار، به ضرورت، لابدّ، ناگزر، ناگزیر، لاجرم، چار و ناچار، خوٰاه و ناخوٰاه، ناگزران، خوٰاهی نخوٰاهی، ناگزرد، ناچار، کام ناکام، لاعلاج، ناکام و کام
فرهنگ فارسی عمید
(چَکْ کُ خوَا / خا رَ / رِ)
آنکه چیزی یا کسی را به عنوان شاهد طلبد. و رجوع به گواه خواستن و گواه خواهی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از خواه ناخواه
تصویر خواه ناخواه
خواه نخواهی طوعا اوکرها بمیل و بر خلاف میل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گواه خواه
تصویر گواه خواه
کسی که شخصی دیگر یا شیئی را بشهادت طلبد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواه ناخواه
تصویر خواه ناخواه
لاجرم
فرهنگ واژه فارسی سره
بالاجبار، خواهی نخواهی، ناچار، ناگزیر
فرهنگ واژه مترادف متضاد